سهم زندگی
خدا نکند قصد رفتن به مهمانی یا عروسی را داشته باشم .آنوقت است که تمام انرژی ام صرف این سوال مسخره می شود که چه بپوشم !؟ و آنقدر برایش وقت و انرژی می گذارم که در مهمانی ها یا عروسی باید از فرط خستگی در گوشه ای بنشینم و ناظر دیگران باشم ...به شدت از اینکه دنبال این باشم که لباس هایم باید تک باشد و تکراری نباشد و زیباتر باشد متنفرم ! مسئله برایم کنار آمدن با محیط مهمانی هاست .هنوز هم نمیدانم داشتن پوشش در جمع مختلط احترام به ارزش دینی است یا بی احترامی به جمعی که در آنجا هستند ... هنوز نمیدانم بهتر است کت و شلوار طوسی یا سورمه ای با روسری کوتاه بپوشم یا لباس نیم تنه خردلی را با موهای سشوار شده که روی شانه هایم پریشان شده ! هنوز نمیدانم رقصیدن در کنار مردان یعنی زیر سوال رفتن متانت یک دختر یا ......و این می شود که انقدر می گردم و با خودم کلنجار می رم که چیزی جز روان پریشان برایم نمی گذارد.. پ.ن: کله ام پر است از انواع مدل لباس برای پنجشنبه شب که عروسی پسر دایی است و قرار است در منزل ما برگزار شود ....
Design By : Pichak |